Thursday, January 24, 2013

برو...! همين.

تو چرا در ميري؟ من بايد در برم، من بودم كه تو رفتي به گا رفتم، من بودم كه هرشبم انقدر دردناك بود كه با گريه خوابيدم و صبح چشماي پف كرده از گريه اي كه نميتونستم باز كنم. من بودم كه دوست داشتم و دوستم نداشتي، وقتي تو بغلم بودي داشتي به كس ديگه اي فك ميكردي...! نه ولي تقصير تو نيس...!
-ببين...

نه تو ببين، چرا من ببينم؟ تو حرفت رو زدي، حالا نوبت منه. چرا من ببينم. ببين تقصير تو نيست، من سرنوشتم شومه، من اقبالم سياهه. بايد بين اين همه آدم دست رو كسي بذارم كه اصلا علاقه اي بهم نداره. ببين، تقصير تو نيست، اصلا نيست. تقصير منم نيست. بعضي آدم ها هدف از خلقتشون به گا رفتنه...!

No comments:

Post a Comment