Friday, April 12, 2013

آرزوهايي كه....

يك روزي يك جايي آرزوهايمان راهشان را از ما جدا ميكنند. آن روزي كه ميان علايق و منطق بايد يكي را انتخاب كني.
منطق هميشه قوي تره، اما ايضا خشن تر. علايق لطيف اند، آرزوهايمان را ميسازند و همه ي اينها مشتقي است از احساسات.

عكاسي، ژورنال،راديو، خبرنگاري، نويسندگي، زندگي در پاريس، لباس هاي عجيب و غريب و دكوراسيون هاي هنري و مدرن، سياست و فلسفه هاي مختلف
كشيدن نقاشي و ساعت ها كتاب خوندن....

تمام آرزوهايي كه ميان دفتر و كتاب و روزمرگي گم ميشوند. تمام آرزوهايت را ميبيني كه دور ميشوند و يك لبخند مليح به تو ميزنند و تو هم بغض كنان ميروي به سوي آنچه خودت" انتخاب دوم" نام نهادي.

علوم پزشكي و پول و فارغ التحصيل شدن هاي بعد 35 سالگي و مردن جواني و.....

و روحي كه به صليب كشيده شد.

No comments:

Post a Comment